دیگر نقش معتاد یا اسدالله علم را بازی نمی‌کنم

۱,۸۹۱ بازديد

دیگر نقش معتاد یا اسدالله علم را بازی نمی‌کنم https://moonnews.ir/دیگر-نقش-معتاد-یا-اسدالله-علم-را-بازی-نم/ ماه نیوز Wed, 13 Jan 2021 16:52:45 0000 هنری و فرهنگی https://moonnews.ir/دیگر-نقش-معتاد-یا-اسدالله-علم-را-بازی-نم/ وقتی من این هنرمند pte را صدا می کنم ، احساس می کنم یک جوان 20 ساله جوان و پرانرژی در یک رستوران با دوستانش نشسته است و در حال تماشای یک مسابقه فوتبال در شهرورد است و از تیم محبوب خود پرسپولیس لذت می برد. من به او می گویم که من از “خراسان” …

وقتی من این هنرمند pte را صدا می کنم ، احساس می کنم یک جوان 20 ساله جوان و پرانرژی در یک رستوران با دوستانش نشسته است و در حال تماشای یک مسابقه فوتبال در شهرورد است و از تیم محبوب خود پرسپولیس لذت می برد. من به او می گویم که من از “خراسان” تماس می گیرم و ناگهان قلب او برای شری امام رضا (ع) شکسته و او می گوید که به دلیل گسترش کرونا تا یک سال به شری پابوسی نیامده است و او آرزو می کند این ویروس شیطانی از بین برود و او باید هرچه سریعتر از آن بازدید کند.

به گزارش ماه نیوز ، روزنامه “خراسان” در ادامه نوشت: سعید امیر سلیمانی از سال گذشته بیکار نبوده و در بسیاری از فیلم ها بازی کرده و سریال “باخمانمن” روی آنتن است. موضوع شامل آثار به یاد ماندنی “هزار دست” ، “قهوه تلخ” ، “معلم” ، “تبریز در اوگما” ، “معمای شاه” و “کفش های میرزا نوروز” است که نقشه های مهم تاریخی تاریخی و ژانرهای مختلف را با این بازیگر پوشش می دهد. بهانه ای برای گفتگوی ما شده است. تجربه کرده اند.

اجازه دهید به بازی خوب شما در سری “بانوی ما” بپردازیم. به عنوان یک پیشکسوت ، وقتی نقشی به شما پیشنهاد می شود ، معیارهای پذیرش آن چیست؟

قبل از ساخت سریال ، برزو نیکونژاد برای چندین نقش به من فکر کرد ، یعنی نقش معتاد “ناشر ارسته” و نقش “رشید” خادم خانه “مصطفی”. وقتی از من دعوت به کار شد به نیک نژاد گفتم که من بیش از حد در نقش یک معتاد بازی کرده ام و دیگر نمی خواهم آن نقش را بازی کنم. اتفاقاً وقتی او برای من نقش “رشید” را توضیح داد ، دیدم که کار دیگری باید انجام شود و قبول کردم. او نوکر مصطفی است ، اما دستورات بیشتری به استاد خود می دهد ، و این همان چیزی است که من را مجذوب خود کرده است.

شما با یک تیم خوب و حرفه ای و ترکیبی از افراد باتجربه و جوان کار کرده اید و همدلی را در پشت و جلوی دوربین نشان داده اید.

خوب. برزو نیکونژاد یکی از معدود کارگردانانی است که بازیگری و بازیگری را می شناسد. به همین دلیل همه چیز خوب بود و در عوض ، آهنگر نیز خوب بازی کرد. من به سختی کارگردانی را دیده ام که حوزه بازیگری را بداند.

اشاره کردید که چون تجربه بازی در نقش یک معتاد را در رزومه خود داشتید ، از بازی در نقش “ناشر” خودداری کردید.

من تا الان پنج شش بار نقش معتاد را بازی کردم. در اولین سریال های بعد از انقلاب در فیلم “پادشاه دزد” نقش یک معتاد را بازی کردم. بعد از آن ، همه پیشنهادات به این صورت بود؛ بنابراین بازیگری را متوقف کردم تا اینکه 10 سال بعد ، بازی در نقش “Baby Dow Zari” به من پیشنهاد شد. سپس ، دوباره ، من در نقش یک معتاد پذیرفته نشدم ، زیرا احساس می کردم که بدنام شده و متهم به بازی در چنین نقشی شده ام. مثل بعد از بازی در نقش اسدالله علم ، سه بار این نقش را بازی کردم و بعد از سریال “معمای پادشاهان” اعلام کردم که این نقش را بازی نمی کنم مگر اینکه کارگردان بخواهد دفترچه خاطراتش را بسازد.

رزومه شما پر از نقشه های مختلف است. می خواهم بدانم برای بازی در چندین نقش چه کاری انجام می دهی؟

من در سریال “مددرس” نقش قاتل آیت الله مدرس را بازی کردم. البته من در این سریال هفت هشت نقش دارم. اگر این نقش به تحقیقات علمی نیاز دارد ، من کتاب را می خوانم. در غیر این صورت ، من برای شخصیت جغرافیا می نویسم و ​​به این فکر می کنم که گذشته این شخصیت چه بوده و چه گذشته است ، او در کجا زندگی می کند ، چگونه بزرگ شده است و سپس در آن نقش دارم.

شما در مقطعی کارگردانی کردید ، چرا ادامه ندادید؟

آنها به من اجازه کارگردانی ندادند ، من را دوست نداشتند. یادتان هست وقتی می گفتند داخل ، نخود و چرند؟ من در آن زمان داخل نبودم و اکنون برای مردم داخل خواهم بود. مسئولان آن زمان گفتند که شما بازیگر خوبی هستید ، چرا می خواهید کارگردانی کنید؟ و من به او گفتم که کمی تجربه بازیگری دارم و اکنون می خواهم تجربه کارگردانی بیشتری کسب کنم. ولی آن اتفاق نیفتاد.

شما تجربه های مشترک زیادی با خاطره زنده دوست قدیمی خود ، “علی حاتمی” داشته اید. آیا خاطره ای از همکاری خود دارید؟

در حالی که با هم روی داستان های مولانا کار می کردیم ، من اتومبیلی داشتم که پس از پایان تیراندازی در شمال ، من و علی حاتمی و جمشید مشایخی در حال رانندگی به سمت تهران بودیم. علی پیشنهاد داد که ما ناصرالدین شاه و کریم شیرا را بسازیم و جمشید ناصرالدین شاه را بسازیم و من در نقش کریم شیرا بازی می کنم. دو سه ماه بعد ، علی گفت ساخت این سریال امکان پذیر نیست ، بنابراین ما یک سریال “سلطان صاحبکران” درباره نصیرالدین شاه و ملیجک ساختیم و از آنجا که در داستان ملیجک شش قسمت بیشتر نبود ، عصبانی شدم و گفتم که من 13 ساله هستم. می خواهم در این قسمت باشم. و همینطور شد که در هر قسمت ، من نقشی بازی می کردم و “سلطان صاحبکاران” خلق می شد. من در این سریال هفت هشت نقش بازی کردم و در همه قسمت ها حضور داشتم. یکی از تخصص های علی حسادت او بود و معتقد بود که هنرمند برای موفقیت در کار خود باید حسادت کند و من همیشه این موضوع را با او در میان می گذاشتم. علی همیشه به همسرم می گفت اشتباه سعید این است که حسود نیست. زندگی علی حاتمی بسیار مرسوم بود و او در خلق صحنه بی نظیر بود ، روحش شاد بود. در میان کارهای زنده یاد حاتمی ، فیلم “سوته دیلن” را خیلی دوست داشتم. مطمئناً همه کارهای علی خوب بود ، زیرا شما برای همه آنها سخت کار کردید.

والدین در تجارت به “سفارش دادن” به کودکان متهم می شوند ، اما فرزندان شما ، کمند و ساپند هنرمندان با استعدادی هستند و درخشان هستند.

من هیچ وقت یک دوست خودم را برای فرزندانم سفارش نداده ام. نه آنها به من سفارش می کنند و نه من به آنها سفارش می کنم. بچه های من به دلیل استعدادها و توانایی هایشان در این حرفه می مانند و بدون هیچ گونه سفارشی از آنها برای بازی دعوت می شود.

انتهای پیام

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.