یک صلوات خاص – اخبار ایران من

به گزارش اخبار ایران من ، مرتضی تحسینی یکی از آزادگان استان زنجان به اسارت اولین دشمن عملیات فتح المبین در دشت عباس درآمد و 101 ماه از جوانی خود را در یک دوره سخت برده داری سپری کرد. وی خاطرات خود را از کتابی به نام “کمپ هشت” نوشت. وی همچنین به خطوطی از این کتاب اشاره کرد:

سفره نمادی از وحدت آزاد است

در ابتدای اسارت ، میز را پهن کردیم و در گروه های پنج یا شش نفری غذا خوردیم. برخی از افراد دوست دارند به صورت جداگانه غذا بخورند ، اما پس از آن ، برای انسجام و انسجام بیشتر ، تصمیم گرفتیم که همه در یک میز کنار هم قرار بگیریم. در نتیجه ، از تکه های کوچک پارچه که به هم دوخته شده اند ، سفره ای به طول 10-12 متر و عرض 60 سانتی متر طراحی کردیم.

همانطور که پشت میز نشسته بودیم ، نمازهای یکی یکی از ابتدای میز را تمام کردیم و سپس بلند شدیم. بعضی از این دعاها عجیب و طنز بود. به عنوان مثال ، کسی ممکن است بگوید: “سلامتی صدام صلوات را کاهش دهید!” در ابتدا ما متوجه آن نبودیم. برخی عصبانی شدند و گفتند: “چه دعایی!” اما وقتی متوجه شدیم ، دعا می کنیم و شروع به خندیدن می کنیم.

یک روز وقت یکی از بچه ها بود. او گفت ، “اوه ، خدا! این کار را برای پیروزی ما انجام بده!” در آنجا ، ما برای فقیرترین توفیق دعا کردیم تا اینکه سرانجام اردوگاه ما را ترک کرد!
انتهای پیام